جمعه ... غروب ... گریه ی بی اختیار من...

ساخت وبلاگ
تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر.
تنها، چه میکنی؟تو کجایی؟کجای شهر؟
وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند.
دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر.
تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد.
گم می شود صدای تو در خنده های شهر.
تهمت،ریا و غیبت و رزق حرام و قتل.
ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر.
دلخوش نکن به "ندبه"ی جمعه، خودت بیا.
با این همه گناه نگیرد دعای شهر!
اینجا کسی برای تو کاری نمی کند.
فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر.
گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند.
شرمنده ام! از این همه کذب و ادای شهر.
هر روز دیده می شوی اما کسی تو را.
نشناخت ای غریبه ترین آشِنای شهر.
جمعه...غروب... گریه ی بی اختیار من.
آقا دلم گرفته شبیه هوای شهر......
اللهم عجل لولیک الفرج
life style...
ما را در سایت life style دنبال می کنید

برچسب : جمعه غروب,غروب جمعه و دلتنگی,غروب جمعه دلم گرفته, نویسنده : asabke-zendegiic بازدید : 110 تاريخ : پنجشنبه 4 آذر 1395 ساعت: 22:34