امشب دلم گرفته کاشکی یکی بود باهاش حرف بزنم چقدر بده نداشته باشی همدمی برای دلتنگی ها و بغض هات...
میدونی خدا گاهی دلت میخواد حرفاتو فقط ب ی نفر خاص بگی یه مخاطب ، مخاطب خاص ... ولی وقتی نیست سردرگم میشی الان دقیقا من همین حس رو دارم . شرمنده خدا جون خیلی وقته بهت رو نیاوردم اصلا نمیدونم چرا دارم روز ب روز ازت دور تر میشم راه چاره ش میدونم چیه ولی انگار طلسم شدم نمیذاره بهت برسم .
همه روزهام مث هم شده دلم ی تنوع میخواد . نمیدونم چطور شروع کنم ولی باید شروع بشه . درسام رو هم شدن اضطراب دارم خدایا کمکم کن بتونم ی شروع و ی پایان خواب داشته باشم .
خواب شبام بهم ریخته فقط بخاطر افکار بیهوده و پوچ اه لعنت به شیطون .
دلم برای نوید تنگ شده چند وقته صداش رو نشنیدم . خیلی وقته سر خاک سعید نرفتم ، داداش کجایی؟ جات خوبه ؟ کاش بشه ب خوابم بیای . میدونی گاهی ب این نتیجه میرسم جای تو خیلی بهتر از جای منه و آرامشت هم بیشتر از من ...
مامان هم فقط بلده گیر بده البته گیر نه به قول داداش محمد کلید میکنه ، محمد هم خیلی وقته درست و حسابی نمیاد دلم برای اونم تنگ شده خب فضای مجازیه دیگ همه مث تو خنگ نیستن وقت بذارن سهیلا خانم ، مث اینکه دیگ نمیخواد بیاد این وابستگی هم خیلی چیز بدیه چقدر ب داداش وابسته شدم خوش بحالش اون که حتما زود از یادش میره ک مثلا ابجی سهیلایی داشته ولی من دلم براش خیلی تنگ میشه .
محمد میدونم اینا رو نمیتونی بخونی ولی امیدوارم همیشه شاد باشی با هر لبخندت منم لبخند میزنم همونقدر ک نوید و دوست دارم شمارو هم دوست دارم با هر ناراحتیت قلبم میگیره ، نیستی و سرت شلوغه و شاید اصلا یادم نکنی ولی من برای اولین کسانی ک دعا میکنم شما و نویدی ...
حس میکنم دستم خشک شده با اینک کم نوشتم .... همین دو قطره اشک ، همین یه ذره احساس ،قلبمو آروم کرد ...
2016-11-07
19:18:54
life style...